Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (5566 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Hört sofort mit dem Gerangel auf! U همین الآن از توی سر همدیگر زدن دست بکشید !
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auf der Stelle <adv.> U همین الآن
augenblicklich <adv.> U همین الآن [ اصطلاح رسمی]
[Komme] gleich! U عینا [همین الآن] می آیم !
Ich bin in einer Minute da. U من همین الآن می آیم آنجا.
[Komme] sofort! U عینا [همین الآن] می آیم !
Bring mich auf der Stelle zu ihm - hörst du? U همین الآن من را ببر پیش او [مرد] . گوش می کنی؟
Ich will kein Aber hören, räum jetzt dein Zimmer auf. U حوصله ایراد و بهانه ندارم همین الآن اتاقت را مرتب کن.
jetzt <adv.> U الآن
nun <adv.> U الآن
Kann ich jetzt bezahlen? U می توانم من الآن بپردازم؟
Nummer ziehen! U شماره بکشید! [برای انتظار در ردیف]
Nummer ziehen. U کاغذ با شماره [از دستگاه] بیرون بکشید.
Ich bin gleich bei dir. U من الآن میآیم به تو خدمت [رسیدگی] کنم .
Mir Ist gleich ins Auge gestochen. U الآن به چشم اومد. [متوجه چیزی شدن]
Mir Ist gleich ins Auge gestochen. U الآن به چشمم خورد. [متوجه چیزی شدن]
Ich kann gut verstehen, was du gerade durchmachst. U من خوب درک می کنم که تو الآن چه [چیزهایی را] تحمل می کنی.
bis morgen! U فردا همدیگر را میبینیم!
sich gegenseitig die Schuld zuschieben U همدیگر را مقصر کردن
sich umarmen U همدیگر را بغل کردن
auf gleicher Wellenlänge sein [liegen] <idiom> U همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
Sie haben sich gegriffen. U آنها به یقه همدیگر پریدند.
Lange nicht gesehen! U خیلی وقت است که همدیگر را ندیدیم.
Treffen wir uns doch einmal [zu einem Plausch] . U بیا همدیگر را یک وقتی برای گپ ملاقات کنیم.
Bude {f} U جایی که دوستان [همکاران] اغلب آنجا همدیگر را ملاقات می کنند
gleich nebenan <adv.> U همین جنبی
ebenso <adv.> U به همین نحو
gleich nebenan <adv.> U همین همسایه ای
insoweit <adv.> U بخاطر همین
so gesehen <adv.> U بخاطر همین
somit <adv.> U بخاطر همین
folglich <adv.> U بخاطر همین
daher <adv.> U بخاطر همین
demzufolge <adv.> U بخاطر همین
auf diese Weise <adv.> U بخاطر همین
aus diesem Grund <adv.> U بخاطر همین
infolgedessen <adv.> U بخاطر همین
mithin <adv.> U بخاطر همین
demnach <adv.> U بخاطر همین
deswegen <adv.> U بخاطر همین
deshalb <adv.> U بخاطر همین
insofern <adv.> U بخاطر همین
genau diese Frage U دقیقا همین پرسش
Ich muss weg! U من باید برم! [همین حالا]
Ich muss los! U من باید برم! [همین حالا]
Er ist soeben ausgegangen. U او [مرد] همین الان رفت به بیرون.
Ich werde ihn morgen anrufen - oder nein, ich versuch's gleich. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
Ich hatte ein unstillbares Verlangen nach Pommes Frites, also bin ich im nächsten Lokal eingekehrt. U من خیلی هوس سیب زمینی سرخ کرده داشتم برای همین با خودرو به نزدیکترین رستوران رفتم.
Recent search history Forum search
3خواستم بدونم همین که ما میگیم (به سلامتی)به المانی چی میشه
3خواستم بدونم همین که ما میگیم (به سلامتی)به المانی چی میشه
3خواستم بدونم همین که ما میگیم (به سلامتی)به المانی چی میشه
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
1تفاوت gleich و geradeدر چیست ؟
1ebenso
4دعای ربانی
0خرید بهترین یو پی اس 2018
1سلام دوستان عزیز، معنی عبارت ( das wär's ) چی میشه؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com